شب دفاعی دیگر

سلام

نوشتن توی روزهایی که درگیر یکی از کارهایی هستی که 1 سال برایش وقت گذاشته ای و این اواخر (2-3 ماه اخیر) انرژی بیشتری صرف میوه اش نموده ای و همین یکی دو روز دیگر معلوم میشودکه اصلاً میوه دارد یا نه، کار سختی است. مخصوصاً اگر توی جریان رمضان باشی. روزهای بلــــــند و داغ و شبهای کوتاه. ولی همین جور که صفجه Admin را بی هدف باز کردم گفتم بگذار روی نوشته جدید کلیک کنم؛ و نتیجه اش شد همین چند خط و ادامه اش. الان دقیقاً رفتم به شب دفاع از پایان نامه ارشدم؛ یادتان می آید: شب دفاع کم از صبح پادشاهی نیست و اینا… فردا باید طرح پیشنهادی یک پروژه را یک سال و چند ماه وقت صرف آن کردیم تقدیم کنیم به یکی از شرکت های کله گنده نفتی.

قبل از افطار به پدر و مادر بانو و پدر و مادر خودم زنگ زدم و تقاضای دعا کردم تا دعا کنند: پس فردا ظهر که دیگر نتایج این پیشنهاد قطعی شده است با دست پر به شرکت برگردیم. یادش بخیر دفاعیه ارشد. آن هم ماه رمضان بود؛ 2 سال پیش. چه دوران شیرینی بود. جلسه ای که استاد ممتحن از بنده دفاع کرد. حس خیلی شیرینی است که یک متخصص از زحماتت دفاع کند و قدرش را بداند. و بعد از دفاع با یک 20 تپل و مپل غافلگیرت کنند… یادش بخیر

شما هم دعا کنید که پس فزدا دست پر باشیم

IMG_0353این عکس درست یک ساعت بعد از دفاع گرفته شده است و صرفاً جهت پز دادن نمره نبوده و اهداف دیگری هم دنبال می نماید؛ مثلاً اینکه هر وفت نگاهش می کنم یاد دوران سخت کار بر روی پایان نامه ام بیافتم و حلاوت نمره کسب شده را بازچشی کنم!

یا حق

 

اعیادکم سعیده

سلام
عیدتان مبارک

از 5شنبه تا دیشب حرم حضرت رضا (ع) بودیم. نصیبتان شود مستفیض شوید و حظ لحضاتش را ببرید. هفته گذشته هم یزد بودیم و گذری داشتیم بر میدان امیرچخماق و مسجد جامع. عجب معماری دلنشینی دارند این دو بنا؛ مخصوصاً مسجد جامع. عکس هایی هم با موبایل بوقی خودم گرفتم که ذیلاً چندتایش را خدمتتان عرضه می دارم:

Photo0706

Photo0707
نماهای ورودی مسجد

Photo0712
در چوبی مسجد

Photo0726
نمایی از حیاط مسجد

یک حرف دیگر بیخ گلویم مانده است؛ نمی دانم امروز تلویزیون را روشن کرده اید یا نه؛ اگر روشن نکرده اید دیگر هم روشن نکنید که از روی مولا صاحب الامر (عج) خجالت می کشید! از صبح تا همین الان هیچ شبکه ای از اماممان چیزی بخش نکرده است. نه زندگی نامه ای! نه فیلم مرتبطی، نه گفتگوی جذابی از مبحث ظهور و رجعت؛ هیــــــــــــــــــــــــچ! دلمان خوش است شیعه ترین کشور دنیاییم. در عوض تا دلتان بخواهد آهنگ  شیش و هشت و فیلم و سریال های چرند و پرند! تنها چیزی که من دیدم یکی نشر فرهنگ ازدواج به سبک ویتامین 3 می باشد و یکی دیگر هم یک زیرنویس در مورد مولا مهدی موعود (عج) از شبکه یک داشت بخش می شد آنهم همزمان با خوانندگی یک انکرالاصوات! مداحی ها هم که دیگر هیچ… این ظلمی است آشکار در حق خودمان، اماممان، دینمان و آبروی تشیع.

—————————————————
پی نوشت:
حدس بزنید این عکس از کجا گرفته شده است؟

Photo0733

تولد عشق…

سلام

چقدر زیباست تولد کسی که عشق را به وصال خود تشنه نمود. چه حسی دارد وقتی فکر می کنی فردا روزی است که سالها پیش نوزادی از جنس نور همچو خورشیدی طلوع کرد و شرق و غرب دلها را منور نمود. چقدر زیباست که فردا شخصی متولد شده است که تاریخ در حیرت است از شهامتش، از دینش از نمازش و زکاتش و بارها از زبان اهالی خود شهادت می دهد “اَشهدُ انّــکَ قد اَقَمتَ الصّلوه و آتیتَ الزّکواه”. و تبارک الله احسن الخالقین به خاطر علی بن ابیطالب (ع) که برادری به نام ابوالفضل العباس (ع) را پدری کرد تا در رکاب برادری که هیچگاه در خواندن حسین بن علی (ع)  کلمه “یا مولای” بر لبان مبارکش جای خود را به “یا اخاه” نداد، برادری را اکمل و اتم ادا نمود. و مرحبا و درود بر ابی عبدالله (ع) که طوری عشق را معلمی فرمود که با دانستن کمی لغت عربی می توانی کرشمه های عشق حقیقی را در کلام سید الساجدین (ع) در قامت دعاهایشان جستجو کنی…

تولدتان مبارک ای سردار عشق یا مولای یا سیدالشهدا

تولدتان مبارک یابن علی، یا قمر بنی هاشم ای ماه نورانی

تولدتان مبارک یابن ابی عبدالله یا زین العابدین یا علی بن الحسین

یا حق